او در گفتگو با خبرنگار خانهخشتی از موفقیتهایش بیشتر میگوید:
خودتان را معرفی کنید.
طیبه ناظری هستم متولد رفسنجان دارای معلولیت جسمی حرکتی و کارشناس ارشد ادبیات فارسی را دارم.
در زمینه سرایش شعر، آموزش نقاشی به شیوه هنر درمانی مخصوص افراد دارای نیازهای ویژه (معلولین و سالمندان و…) فعالیت نمودهام.
همچنین عضو تیم والیبال نشسته بانوان هستم و در مسابقات قهرمانی کشور در رشته والیبال نشسته هم شرکت کردم.
در چه زمینه ای معلولیت دارید؟
در سالهای اولیه کودکی در اثر بیماری فلج اطفال دچار معلولیت جسمی حرکتی نوع متوسط شدهام و این مسئله من را وارد مرحله دیگری از زندگی کرد که صبر، تلاش و پشتکار بیشتری را میطلبید در جامعهای که هنوز افراد زیادی آگاهی لازم را نسبت به مقوله معلولیت نداشتند!
در مورد آموزش نقاشی و هنر درمانی توضیحاتی بفرمایید و چرا آموزشهایتان را برای افراد معلول توانخواه اختصاص دادید؟
فعالیت هنردرمانی تاثیرات بسیاری در افزایش توانایی روحی و جسمی افراد و افزایش مهارت ها و کشف استعداد وخلاقیت دارد.
من جزئی از جامعه معلولین هستم، به نحوی رسالت خود دانستم آنچه را که در توان دارم برای عزیزانی که به هنر علاقمند هستند و شاید برای بیان خودشان در جامعه ابزاری جز هنر ندارند به کار بگیرم و تاکنون از آثار هنرجویان چندین نمایشگاه نقاشی در سطح شهرستان و استان برگزار شده است.
تعدادی در جشنوارههای استانی و کشوری رتبه کسب کردند و همین طور باعث ایجاد انگیزه و شغل در این زمینه شده است.
شروع فعالیت های هنری شما از چه سنی و بستر پیشرفت شما شد؟
در ۱۲سالگی سرودن شعر را شروع کردم و این توانایی را موهبتی ارزشمند از جانب خداوند میدانستم چرا که شاعر نگاه متفاوتی نسبت به دنیای اطرافش دارد و شعر ابزاری موثر برای بیان اندیشه و عواطف است.
تا کنون در قالبهای مختلف از جمله غزل و رباعی و دوبیتی با مضمون ولایی ،طنز ، و موضوعات اجتماعی و … دست به قلم بردهام، در جشنوارههای متعددی شرکت کردم، در دی ماه سال گذشته هم کسب مقام سوم کشوری در شعر و متن ادبی را داشتم، با چند هفته نامه با موضوعات شعر طنز و اجتماعی نیز همکاری داشتهام و سه مقاله در زمینه شعر و ادبیات عامیانه نوشتهام.
نگاه جامعه به معلولین باید چگونه باشد؟
به نظر من جامعه باید سطح آگاهیاش را نسبت به رفتار با افراد دارای معلولیت افزایش بدهد، اگر از نزدیکان، اقوام، هسایه یا همکار شما هستند، سعی شود با در نظر گرفتن توانمندی آن شخص نهایت ادب و احترام را رعایت کنند و رفتاری که برای خودشان میپسندند با آنها داشته باشید و توجه داشته باشند که معلولیت نشانه نیارمند بودن فرد نیست.
در مجموع جامعه احتیاج به فرهنگسازی بیشتری توسط نهادهای مربوطه دارد.
و صحبت پایانی؟
معلولیت سختیهای خود را دارد اما محدودیت به حساب نمیآید چراکه محدودیت اصلی در جسم یک انسان نیست بلکه در روح و باور اوست.
صحبتم را با دو بیت شعر از خودم به پایان میبرم: در جهانی که غم و رنج کمر بسته به کار، دست در دامن صبریم و بگیریم قرار، شاخهای را غمِ توفان و بلا خم نکند، که در اندیشه هر شاخه نهادند بهار.
منبع: خانه خشتی